ادبیات فارسی | ||
|
حافظ می گوید : مولوی می فرماید: و رهی معیری می گوید: قصیده و غزل درتعداد ابیات و نیز درون مایه با هم تفاوت دارد. متوسط ابیات قصیده چهل تا پنجاه بیت است و درازترین آن ها به نزدیک ٣۰۰ بیت می رسد. سرودن قصاید استوار و پر معنی درحد شاعران بزرگ است و شماره ی ابیات غزل های نغز و زیبا و یکدست از ١۰ بیت بیش تر نیست . غلیان در لغت به معنی رویش و جوشش بی اختیار و پیش بینی نشده است و در نقد ادبی اصطلاحی است که به طور عمده توسط شعرا و منتقدان رمانتیک مطرح شد تا از چه گونگی زایش و تولد شعر سخن گویند. در این ارتباط، غلیان یا خودجوشی بیانگر نظریه ای است که به موجب آن عمل زایش و شکفتگی شعر در وجود شاعر به شیوه ای فارغ از پیش اندیشی به مثابه تراکم و بارشی یکباره تحقق می پذیرد. فابل فابل داستانی است تمثیلی، دارای نکته های اخلاقی که قهرمانان آن حیوانات و گاه گیاهان هستند که مانند انسان رفتار می کنند و حرف می زنند. دلایل استفاده از حیوانات در فابل این بوده است که گفتار صریح و بدگویی و یا ریشخند مستقیم بزرگان و فرمانروایان برای نویسندگان کار ناممکنی بوده است. زیرا شمشیر تهدید همواره بالای سر آنان بوده است. کلیله و دمنه، موش و گربه عبید زاکانی و مرزبان نامه اسپهبد مرزبان بن رستم را می توان از این نوع دانست. فاصله صغری فاصله صغری سه متحرک و یک ساکن را گویند. مثل شِنَوَم و یا بـِرَوَم، یا دو هجای کوتاه و یک هجای بلند. فاصله کبری فاصله کبری چهار متحرک و یک ساکن را گویند. مثل بـِبَرَمَش و یا بـِخوانـَمَش، یا سه هجای کوتاه و یک هجای بلند فرافکنی ادبی فرافکنی ادبی فرایندی روانی است که به موجب آن شاعر یا نویسنده، حالات و احساسات درونی خود را به طبیعت بسط و نسبت میدهد و به همگونسازی عواطف خود با طبیعت میپردازد. نمونهی چنین فرافکنی را میتوان در شعر شاعری اندوهناک از فراق دلدار یافت که نم نم باران را جلوهی اندوه آسمان از نظارهی چنین فراقی میداند و آن را همدردی با خود تعبیر میکند. فرا نقد نقد نقد (یا همان فرانقد) بحث درباره خود نقد و مطالعه ی انواع و اقسام آن و شیوه های مختلف آن و رجحان برخی بر دیگری و نشان دادن محاسن و معایب شیوه های نقادی است. در این صورت نقد علمی است که می توان در باب خود آن به مطالعه پرداخت. نمونه آن کتاب شیوه های نقد ادبی دیچز یا کتاب نقد نو جان کرورنسام (که در آن آراء منتقدان انگلیسی چون ریچاردز و امپسون و الیوت مورد نقادی قرار گرفته است) یا مقاله ابرمز در فرهنگ اصطلاحات ادبی است. فصاحت فصاحت را در فارسی گشاده زبانی و گویایی معنی کرده اند و به دست نیاید مگر آن که در سخن از واژه ها و ترکیبات خوش آهنگ و رایج بهره بگیرند. فمینا جایزهی فمینا که مبلغ آن اکنون ۵٠٠٠ فرانک است در سال ١٩٠٤م بهوسیلهی گروهی از بانوان نویسندهی فرانسوی و مجلهی "فمینا" و "وی اورز" بنیاد نهاد شد. در سالهای اخیر مجلهی "وی پراتیک" جای مجلهی "وی اورز" را گرفت. این جایزه تاکنون به نامهای "جایزهی فمینا – وی اورز" و جایزهی فمینا پراتیک شناخته شده است. جایزه به عالیترین کتاب سال که بهوسیلهی زن یا مردی نویسنده به زبان فرانسوی نوشته شده باشد داده میشود. اثر منتخب باید بیانگر قدرت خلاقهی نویسنده یا دارای انسجام و اصالتی مبشر آتیهی درخشان وی باشد. این جایزه مخصوص رمان و داستان است و تنها به یک نفر تعلق میگیرد. هر سال در ماه دسامبر گروهی از بانوان فاضل به داوری در مورد کتاب برنده میپردازد. قافیه به حروف مشترکی گفته می شود که در واژه های پایانی ِ قرینه های شعر منظوم تکرارمی شود و واژه هایی که این حروف مشترک درآن ها آمده است « کلمات قافیه » نامیده می شود.
حروف « انم » در پایان همه ی این واژه ها تکرار شده است. این حروف مشترک« قافیه» نام دارد و واژه های « جانم ،دلستانم ،استخوانم و...» که این حروف مشترک درآن ها آمده است، « کلمات قافیه » است. قافیه افزون بر تأتیر موسیقایی، به تنظیم فکر و احساس شاعر کمک می کند، به شعر استحکام می بخشد، مصراع ها و بیت ها را جدا می کند و با تداعی معانی درآفرینش مفاهیم نو و تازه به شاعر کمک می کند. در شعر سنتی قافیه اجباری و ردیف که پس از قافیه می آید، اختیاری است. قافیه خطی (Eye rhyme) به کلماتی میگویند که در مقام قافیه، در نوشتن، همقافیه اما در تلفظ متفاوت باشند. این مورد در شعر فارسی کاربردی ندارد، اما میتوان به عنوان مثال کلمات خِرَد و خُرد را ذکر کرد. شاید بتوان این قافیه را با یکی از انواع عیوب قافیه (اقوا) مشابه دانست. در انگلیسی، برای نمونه، کلمات laughter و daughter قافیهی خطی است. قافیه درونی واقع شدن کلمات همقافیه در میانهی سطور یا مصراعهای شعر را قافیهی درونی گویند. در ادبیات فارسی، به شعری که دارای قافیهی درونی است، شعر مسجع و مسمط نیز میگویند. قافیه مصنوع در عروض و قافیه اصطلاحی داریم به نام قافیه ی مصنوع و یا قافیه ی معیوب. چنانچه یکی از دو کلمه ی قافیه در تلفظ تغییر کند تا بتواند با قرینه ی خود هم قافیه بشود، آن را قافیه ی مصنوع گویند، مثل دو کلمه ی "سالخورد" و "کرد" در بیت زیر: قالب شکلی که قافیه به شعرمی بخشد، « قالب » نام دارد. تفاوت قالب ها با یکدیگر ،تفاوت در چه گونگی قافیه آن هاست ، زیرا قافیه می تواند درپایان مصراع فرد یا زوج و یا تنها در پایان هردو مصراع یک بیت بیاید. اگرنحوه ی تکرار قافیه در دو شعر یکسان باشد، آن گاه تعداد ابیات ، محتوا و وزن است که تفاوت نوع قالب ها را مشخص خواهد کرد. قصه در یک تقسیم بندی کلی، قصه های گذشته را به انواع زیر می توان تقسیم کرد: قصیده (چکامه، چامه) نوعی کلام منظوم است که بیش از ١۷ بیت دارد. موضوع قصیده عبارت است از مدح، هجو، موعظه، شکایت ازروزگار، وصف مجالس بزم و رزم، وصف مناظره قصرها و همانند این ها و گاهی نیز مسایل فلسفه وحکمت. ساختمان قصیده چون آن است که نخستین مصراع بیت نخست، با مصراع دوم همان بیت و مصراع دوم سایر ابیات دارای قافیه است . بیت آغازین قصیده را مطلع می گویند و در قصیده های دراز ممکن است که شاعر مطلع دیگری نیز بیاورد که آن را تجدید مطلع می نامند. برخی از اجزای تشکیل دهنده ی قصیده عبارت است از: قصیده ی زیر دیوان مداین نام دارد و از خاقانی است: قصیده بی قاعده اصطلاح قصیده ی بی قاعده مربوط به ادبیات غرب و رایج ترین شکل قصیده در ادبیات انگلستان است. این نوع قصیده را ابراهام کالی، شاعر قرن هفدهم رواج داد. قصیده مقتضب قصیده ای که تغزل یا نسیب نداشته باشد و مستقیمن به مدح ممدوح بپردازد قصیده مقتضب یا محدود نامیده می شود. قطع (كتاب) به اندازه طول و عرض كتاب و هر نوع نشریه، قطع گفته میشود. هدف از آن رواج اندازههای مختلف برای كتاب، بهمنظور استفاده آسانتر یا متناسب با نوع كاربرد كتاب است. قطع وزیری: این قطع در گذشته دارای سه اندازه كوچك (به طول و عرض تقریبی ٢١×١۵)، (متوسط ٢٤×١٦) و (بزرگ ۳٠×٢٠) بوده است. قطعه عبارت است از ابیاتی متحد در وزن و قافیه در بیان یک اندیشه یا شرح یک حکایت و رویداد. قطعه تنها قالب شعری است که هم قافیه بودن دو مصراع بیت نخست در آن الزامی نیست و تنها مصراع های زوج هم قافیه است، دارای وحدت موضوع و موضوع آن پند و اندرز است . شماره ی ابیاتش ۲ تا ۶۰ و معمولن ۲ تا ۲۰ بیت است. قطعات ناصرخسرو، ابن بمین، سعدی و از معاصران ما پروین اعتصامی و ایرج میرزا مشهور است. سعدی می گوید: دوست مشمار آن که درنعمت زند / لاف یاری و برادرخواندگی گویند مرا چو زاد مادر / پستان به دهن گرفتن آموخت کریتیک کریتیک ارزیابی و سنجش یک اثر ادبی است که معمولن به صورت مقاله و نوشتار انتقادی در می آید. همچنین پژوهش نظام داری در ماهیت و چه گونگی آرا و اصول و نهادها و عقاید در فلسفه، سیاست و علوم اجتماعی که اغلب به منظور روشن کردن حدود یا تناقض های آن صورت می گیرد. کمدی احساساتی کمدی احساساتی که به "درام حساسیت" نیز مشهور است و از "کمدی دوره بازگشت" ناشی می شود، واکنشی است در برابر آن چه بعدها به بد اخلاقی و افسارگسیختگی تعبیر شد. جرمی کالینز (١۷٢٦-١٦۵٠م) در "نگاهی اجمالی به بد اخلاقی و بی حرمتی در تئاتر انگلیس" (١٦٩٨م) از کمدی دوره بازگشت سخت انتقاد کرد. کمدی احساساتی در قیاس با نمایش های دیگر اکنون به ندرت به صحنه می آید. سبب ظهور آن نیز این بود که طبقه ی متوسط بالنده از این نوع درام که در آن به قول گلداسمیت "فضایل و نیکی های زندگی خصوصی نشان داده شده می شود تا زشتی ها و پلیدی ها و اضطرار و پریشانی انسان به نمایش در نیاید، لذت می برد. در این آثار شخصیت ها چه خوب و چه بد بسیار ساده بودند. قهرمان همواره در برابر دیگران بزرگ منش و هم درد و سخت حساس بود. نمونه ی آن قهرمان کتاب "بشر دوست" (١٦۷١م) اثر همپتن است. گویش گویش به تنوعات جغرافیایی زبان که دامنهی آن به شکلهای نحوی و عناصر لغتی گسترش مییابد گفته میشود. گویش از آن جهت با لهجه تفاوت دارد که لهجه فقط به مؤلفههای تلفظ برمیگردد. بسیاری از گویشها ناحیهای هستند زیرا در نواحی خاصی به کار میروند. به عنوان مثال در ایران گویش مازندرانی و در انگلیسی گویش کورن وال (cornwall) از این جملهاند. اما هم در یک ناحیه گویش دستخوش تغییر میشود یعنی از یک محل تا محل دیگر اندک اندک در آن تفاوت ایجاد میشود و لی این تغییر تدریجی و رفته رفته صورت میگیرد. یعنی برای مثال وقتی در خطهی شمال ایران از سمت مازندران به سمت خراسان حرکت میکنیم در یک محل ناگهان گویش مازندرانی به خراسانی تبدیل نمی شود، بلکه این تغییر به موازات حرکت از منطقهی جغرافیایی مازندران، گرگان و خراسان با رنگ باختن تدریجی گویش مازندرانی در برابر گویش خراسانی انجام میشود. در این حالت باید گفت که نوعی پیوستار گویشی وجود دارد. مادیگری فرهنگی مادی گری فرهنگی اصطلاحی است در نقد ادبی معاصر و در رویکرد تاریخ گرایان نو. این اصطلاح را نخست ریموند ویلیامز، منتقد مارکسیست انگلیسی به کار برد و سپس توسط عده ای از محققان انگلیسی برای نشان دادن گرایش مارکسیستی در نگرش تاریخ به کار رفت. تأکید این گروه بر آن است که متنیّت تاریخ هر چه باشد، فرهنگ و محصولات ادبی هر دوران همواره به نیروهای مادی و مناسبات تولیدی آن دوران تاریخی بستگی دارد. مانیفست مانیفست یا بیانیه، اعلامیه ای عمومی است که معمولن اصول و عقاید سیاسی، مذهبی، فلسفی یا هنری را بیان می کند. مانند بیانیه آندره برتون به نام مانیفست سوررئالیسم. متل متل بیان کوتاه و ساده ی ماجراهایی است که به دنبال هم می آیند. بیش تر متل ها وزن و گاهی قافیه دارند و بعضی از کلمه ها و جمله ها در آن ها تکرار می شوند. متل نیز، چون لالایی، از زمان های بسیار دور به ما رسیده است. متل کودکان خردسال را سرگرم می کند. به آنان نظم فکری می آموزد و آنان را با تجربه های تازه آشنا می کند. متل های روزگاران کهن، چون لالایی ها، سرایندگان شناخته شده ندارند. بعضی از سرایندگان متل های جدید از متل های قدیم الهام گرفته اند و متل های نو پدید آورده اند. مثال برای متل: . . . مثنوی نوعی از کلام منظوم است که در آن هردو مصراع، یک قافیه دارد و بنابراین در مثنوی هر بیت دارای قافیه ای جداگانه است. از این رو مثنوی به ظاهر آسان ترین نوع شعر است، هرچند که سرودن مثنوی زیبا و دلنشین کارآسانی هم نیست. علت گذاردن نام مثنوی بر این قالب شعری همین بوده است که هر دو مصراع هر بیت هم قافیه است. از آن جا که در مثنوی محدودیت بیت وجود ندارد و قافیه نیز در هر بیت تفاوت می کند، اشعار دراز، منظومه های داستانی، حماسی، عاشقانه، تاریخی، فلسفی و عرفانی به صورت مثنوی و در اوزان گوناگون سروده می شود. موضوع مثنوی متنوع و متفاوت است و برخی آن را به چهار نوع بخش بندی کرده اند: نمونه های دیگرمثنوی : مخزن الاسرارنظامی، هفت پیکر، لیلی و مجنون نظامی، گلشن راز شیخ محمودشبستری ،جام جم اوحدی مراغه ای، تحفةالاحرار جامی، یوسف و زلیخا جامی. نظامی در مخزن الاسرار می گوید: . . . . شبی یاد دارم که چشمم نخفت / شنیدم که پروانه با شمع گفت . . . . مجاز مجاز عبارت است از كاربرد واژه، در معنی غیر اصلی خود كه برای رسیدن به معنی مجازی و عدول از معنی حقیقی باید مناسبتی یا علاقه ای بین معنی حقیقی و مجازی وجود داشته باشد تا ذهن بتواند به مفهوم مورد نظر شاعر برسد .به طور مثال وقتی گفته می شود كلاس ساكت است، واژه ی كلاس مجاز است زیرا مفهوم آن شاگردان كلاس است . مدح شبیه به ذم از مدح شبیه به ذم به عنوان "تأکید المدح بمایشبه الذم" هم یاد کرده اند و چنان است که در اثنای مدح با استفاده از کلماتی چون والّا، اما، جز، لیکن، ولی، مگر، ... (حروف استثنا و استدراک) سخن را در مدح چنان بیاورند که شنونده در آغاز آن را مذمّت و نکوهش پندارد، لیکن چون بیت یا کلام پایان پذیرد، معلوم گردد که مدح و ستایش است. این نوع صنعتگری را "صنعت تحویل" یا "زشت و زیبا" هم می نامند. مردف شعری که ردیف دارد « مردّف » خوانده می شود. مستزاد مستزاد به معنی « زیاد ذکرشده » اسنت و در اصطلاح ادبی شعری است که در هر بیت آن ، درپایان هرمصراع، پاره ای به آن می افزایند که با مصراع اول هم وزن نیست، اما با معنای مصراع اول ارتباط دارد. این پاره ها نیز با یکدیگر هم قافیه است. مستزاد تنها قالب شعری سنتی است که بلندی و وزن مصراع های آن در هر بیت یکسان نیست و کهن ترین آن را به قرن پنجم نسبت داده اند. مولوی غزلی زیبا درمستزاد دارد که چون این آغازمی شود:
مسغ هر گاه به صامت پایانی هر یک از پایههای عروضی که به دو هجای بلند ختم میشود مصوت بلند "آ" افزوده گردد، پایهی به دست آمده را مسبّغ گویند. مانند فاعلاتان و مفاعیلان که مسبّغ فاعلاتن و مفاعیلن هستند. در این بیت: مسمط « مسمّط» به معنی به رشته کشیدن مروارید است و در اصطلاح ادبی نوعی از شعر است که دارای چند بند است. هر بند مسمط دارای چند مصراع هم قافیه است و در پایان هر بند مصراعی با قافیه ای جداگانه آورده می شود که قافیه مصراع های پایان همه ی بندها یکی است . این قالب شعری ابتکار منوچهری دامغانی شاعرقرن پنجم است .
مصراع به معنی یک لنگه از در دو تختی و در اصطلاح ادبی نیمی از یک بیت است. بیتی که هر دو مصراع آن هم قافیه باشد « مُصَرّع » نام دارد. مقطع مقطع در لغت به معنی جای برش، محل قطع و محل جدایی است. در اصطلاح آخرین بیت غزل و قصیده را گویند. در غزل شاعر معمولن تخلص خود را در مقطع میآورد: که بیت واپسین ِ یکی از غزلهای حافظ است. ملمع ملمّع به معنی رنگارنگ و درخشان است و در اصطلاح ادبی شعری است که یک پاره ی آن (مصراع یا بیت ) فارسی و پاره ی دیگر آن به زبان دیگری است ، (عربی، ترکی ) و درکتاب های سنتی علم بدیع، « زبان دیگر» را تنها عربی گرفته اند. ملمّع معمولن به شکل غزل است .
شبم به روی تو روز است و دیده ام به تو روشن وان هجرت سواء عشیتی و غداتی سل المصانع رکباً تهیم فی الفلوات تو قدر آب چه دانی که در کنا رفراتی حافظ می گوید: تو نیک و بد خود هم از خود بپرس چرا بایدت دیگری محتسب مناظره به شیوه ی پرسش و پاسخ یا گفت و شنود می گویند که در ادبیات فارسی پیشینه ای دراز دارد. درشعرفارسی، اسدی توسی را مبتکر فن مناظره دانسته اند. مناظره ی « فرهاد با خسرو» درمنظومه ی خسرو و شیرین نظامی نشانگر استادی و توانایی شاعر بزرگ گنجه است. از معاصرین استادانه ترین نمونه های مناظره، مناظرات زیبا و آموزنده ی پروین اعتصامی است. به دو نمونه از مناظره در زیر توجه کنید: نظامی می گوید:
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت موسیقی بیرونی موسیقی بیرونی همان چیزی است که وزن عروضی خوانده میشود و لذت بردن از آن، گویا، امری غریزی است یا نزدیک به غریزی و به همین دلیل هم است که در شعر کودکان و شعر عوام، چشمگیرترین عامل، عامل وزن است که آشکارترین موسیقی را همراه دارد. بنابراین، بحور عروضی یک شاعر به لحاظ حرکت و سکون آنها و به لحاظ تنوع یا عدم تنوع آنها و به لحاظ هماهنگی با زمینههای درونی و عاطفی شعر، قابل بررسی است. موسیقی کناری منظور از موسیقی کناری، عواملی است که در نظام موسیقایی شعر دارای تأثیر است ولی ظهور آن در سراسر بیت یا مصراع قابل مشاهده نیست. برعکس موسیقی بیرونی که تجلی آن در سراسر بیت و مصراع یکسان است و به طور مساوی در همه جا به یک اندازه حضور دارد. جلوههای موسیقی کناری بسیار است و آشکارترین نمونهی آن ردیف و قافیه است و دیگر، تکرارها و ترجیعها. موَشَح شعری را می گویند که در آغاز هر مصراع یا بیت آن، حرفی آورده باشند که از مجموع آن ها نام کسی یا چیزی یا جمله ای ساخته شود. مونولوگ مونولوگ یا تکگویی گفتاری است که گویندهای خطاب به دیگران یا به خود ادا میکند. انواع مهمش شامل تکگویی دراماتیک (مونودرام: نوعی شعر که در آن فرض میشود گوینده به شنوندگانی خاموش خطاب میکند) و خودگویه (که در آن گویی تنها صدای گویندهی را میشنویم) است. بعضی نمایشنامههای مدرن که فقط دارای یک شخصیت است، مثل "آخرین نوار کراپ" (١٩۵٨م) اثر بکت، را مونودرام یا تکگویی میشناسند. در این داستان، تکگویی درونی، نمایش اندیشههای ناگفته شخصیت داستان است که گهگاه به صورت جریان سیال ذهن او عرضه میشود. گویندهی تکگویی را مونولوگیست مینامند. میانوند علاوه بر پیشاوند و پساوند، الفاظی وجود دارد که در میان کلمههای مرکب میآید و به آنها میانوند میگویند. مثلن در کلمههای مرکب زیر: همچنین در کلمهی مرکب جورواجور، وا میانوند است. میس آن بیم اصطلاحی است که نویسنده فرانسوی، آندره ژید، آن را در اشاره به تکرار درونی اثر یا بخشی از اثر، ساخته است. رمان خود ژید موسوم به "سکه سازان" نمونهی شایان آن است. قهرمان این اثر، رمان نویسی است که در حال نگارش رمانی به نام سکه سازان است که سخت شبیه همین رمانی است که خود وی قهرمان آن است. ناول novel ناول یا نوول یک واژهی فرانسوی است که با ناوّلا در زبان ایتالیایی مترادف است. این کلمه در حیات خود تحولات زیادی را از سر گذرانده است. در ابتدا به قصههای کوتاه هجوآمیز و هزلگونهای گفته میشد که در قرون وسطا رواج داشت و مانند ناوّلا، قصههای دکامرون یا حکایتهای کانتربری را در بر میگرفت. ناول داستان کوتاهی است که نویسنده چند تن را در تلاش و کوشش یا مساله ی بغرنجی نشان می دهد و از آن نتیجه ای مشخص می گیرد. البته ناول شبیه رمان است اما مسایلی که در آن مطرح می شود، کوتاه تر و با شاخ و برگ کم تر بوده ولی دارای سبک و هدف محکمی است. نسیب نسیب در لغت غزل گفتن و شرح احوال عاشق و معشوق را بیان داشتن است. نظم پردازی سه معنی متمایز دارد: نظیره سازی هر نوع تقلید سخرهآمیز ادبی، نظیرهسازی محسوب میشود. در نظیرهسازی ممکن است موضوع با اهمیتی را به شیوهای سَبُک یا سخرهآمیز بیان کنند. برخی از منتقدان غربی نظیرهسازی را یک نوع ادبی میدانند که شامل نقیضه و سخره حماسه است. اما پارهای دیگر، نقیضه و نظیرهسازی را دو نوع مستقل ادبی به شمار میآورند و تنها تفاوت بین این دو را در آن میدانند که هدف نقیضه جواب به اثر مشخص و معینی است. حال آنکه در نظیره یک طرز فکر یا نگرش خاص دستاویز اثر نویسنده و شاعر قرار میگیرد. برای نمونه، سروانتس، نویسندهی اسپانیایی سده ی هفدهم میلادی در کتاب دُن کیشوت، سنت ادبی رمانس را به سخره و ریشخند میگیرد. نقد فمینیستی دیدگاه اصلی نقدهای فمینیستی آن است که: تمدن غرب تمدنی پدرسالار و مردمحور است و به گونه ای سازمان یافته است که در تمام مظاهر این تمدن از فلسفه تا کتاب مقدس یهودیان، زن نسبت به مرد همواره کم تر است و جایگاهی پست تر و منفی دارد. تفاوت جسمانی و قدرت جسمانی مردانه در کنار ویژگی های شخصیتی این جنس باعث شده است که بر طبق این نگاه مردانه، مردان موفق به اختراعات بزرگ، کارهای مهم و ایجاد فرهنگ و تمدن بشوند. برعکس در طول تاریخ زنان را طوری تربیت کرده اند که این پدرسالاری را باور کرده اند و خود را دست کم گرفته اند. نهاد مفعولی نهاد مفعولی کلمهای است که برای بخشی از جمله، نهاد و برای بخشی دیگر، مفعول باشد. به عبارت دیگر: کلمهای است در جملهی مرکب، که در یکی از جملههای پایه یا پیرو، نهاد است، و در دیگری، مفعول. مانند کتاب در دو جملهی زیر: واژه واژه" اصطلاحی است در زبان شناسی به معنی "کلمه" اما تفاوت آن با "کلمه" در آنست که واژه یا قاموس می تواند کلماتی با شکل های متفاوت داشته باشد. در واقع واژه آن واحد انتزاعی است که در دل کلمه قرار دارد. برای مثال اگر چه کلمه "گذشت" در جمله "او از آنجا گذشت" و "انسان باید گذشت داشته باشد" یکی است، قاموس آنها تغییر کرده است بطوری که در دومی واژه ای متفاوت داریم. وحدت زمان اصطلاح وحدت زمان از اشاره ای سرچشمه می گیرد که ارسطو در کتاب فن شاعری دارد. وی می گوید: حوادث تراژدی باید در طول یک شبانه روز رخ دهد و یا حداقل از این حدود تجاوز نکند. نمایش نامه ی مطلوب آن است که مدت وقوع حادثه ی آن تقریبن برابر همان مدتی باشد که برای اجرا لازم است، زیرا جا دادن حادثه ی سال ها و قرن ها در یک نمایش سه چهار ساعته کاری طبیعی نیست و مغایر با اصل حقیقت نمایی است. موضوع "وحدت مکان" را نیز ماگی، منتقد ایتالیایی ، از وحدت زمان ارسطو نتیجه گرفت. وحشی ارجمند وحشی در لغت به کسی می گویند که از مواهب تمدّن بی بهره است و ارجمند در لغت به معنای با ارزش، بزرگوار، گرانمایه، شریف، اصیل، غنی است. "وحشی ارجمند" در اصطلاح اشاره به گرایشی دارد که در سده ی هفدهم و هجدهم میلادی در حیات فرهنگی و ادبی اروپا پدید آمد و بیانگر جستجویی است که غرض از آن احیای پاکی، شکوه، و غنای بکر و تمدّن نیافته اولیه است. اساس این گرایش بر این اعتقاد استوار است که در زمان های اولیه و شرایط آزاد بدوی، انسان های بیگناهی همچون آدم و حوا می زیسته اند. وزن ما با شنیدن هر یک ازمصراع های یک شعر موزون، آهنگ خاصی را حس می کنیم که آن را در یک جمله ی معمولی نمی یابیم .این آهنگ را که در همه ی مصراع ها یکسان است، « وزن شعر» می نامند. وزنی که در هر یک ازمصراع ها احساس می شود، پیرو نظمی است که در چه گونگی قرارگرفتن واژه های آن مصراع وجود دارد، به گونه ای که اگر در هر مصراع واژه ای برداشته شود و یا جای آن وازه یا واژه های شعر تغییر کند، آن آهنگ و وزن نخستین احساس نخواهد شد. در هر شعر همه ی مصراع ها هم وزن اند، یعنی تعداد و ترتیب هجاها در هر دو مصراع یکی است. علمی که درباره ی وزن شعر سخن می گوید عروض نامیده می شود. وزن کامل هر وزن که از تکرار پایه "متفاعلن" یا شاخهها و زحافهای آن به دست آید، آن را وزن کامل گویند. وزن کامل بر دو گونه است: کامل سالم و کامل غیرسالم: وزن متقارب هرگاه وزنی از تکرار پایهی "فعولن" یا شاخهها و زحافهای آن به وجود آید، آن را متقارب گویند. وزن متقارب بر دو گونه است: متقارب سالم و متقارب غیر سالم. وزن متقارب سالم وزنی است که از "تکرار پایهی فعولن" به دست بیاید. وزن متقارب غیرسالم وزنی است که از "شاخهها و زحافهای پایهی فعولن" به وجود بیاید. وزن های تک پایه در علم عروض وزه های تکپایه عبارتند از: همنشینی مالوف در معنی شناسی تمایل کلمات معین در همنشینی با یکدیگر را همنشینی مألوف کلمات گویند. برای نمونه، صفت "پاکیزه" با اسم هایی نظیر آسمان، جامه، انسان، دست و صورت قابلیت همنشینی دارد، اگر چه با هر یک از این کلمات معنی اندک متفاوتی را ممکن است القا کند. کلمات مترادف (synonym) با وجود مطابقت دلالت نمی توانند با کلمات متفاوتی همنشین شوند. مثلن کلمات "عمیق" و "ژرف" هر دو می توانند با "همدردی" همنشین شوند، اما فقط "عمیق" با "چاه" همنشینی مألوف دارد.
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: آرایه ادبی [ 1 ارديبهشت 1394
] [ 14:13 ] [ ] |
|
[ طراحی : دبیرستان فاطمه زهرا (س) ] [ Weblog Themes By : server2011 ] |